من و خودم

حرفام...

من و خودم

حرفام...

این متن رو توی یکی از پستهای اینستاگرامم گذاشته بودم و خیلی ازش استقبال شد گفتم تو وبلاگمم بذارم.

درمورددلایل و فایده های حجاب و چادر برای خودم حالا بغیر از این که دستور خدا هست و پوشش بهترین بانوی عالم

بسم الله الرحمن الرحیم

دوستان سلام

میخواستم یه پست بذارم درمورد حجاب و چادر.گفتم بهتره یه پست بذارم که توش تجربه هامو به عنوان یه دختر چادری بگم.

ببینید من نمیخوام شعار بدم و هی بگم حجاب یعنی پروانه شدن و اینا....

من به عنوان یه دختر چادری میگم چادر رو دوس دارم و می پوشم،چرا؟؟؟براتون میگم

این موضوعیه که خیلی وقته دارم بهش فکر میکنم

من چن وقت پیش رفتم اصفهان خونه یکی از اقواممون.بعدش میخواستیم بریم بازار .بدون چادر رفتیم و حجابمون کامل بود.عاغا ما همین که پامونو تو بازار گذاشتیم همینجور متلک و حرفای ناجور شنیدیم.تاکید میکنم حجابمون کامل کامل بود.روز بعدش باز میخواستیم بریم بیرون من چادرم رو پوشیدم.ازم پرسیدن چرا چادر میپوشی؟گفتم والا با چادر راحت ترم.همون شب جشن نیمه شعبان بود ورفتیم یه جایی که خییلی شلوغ بود و البته پسرای زیادی اونجا بودن که مسخره بازی در میاوردن و بلندبلند میخندیدن.وقتی ازکنارشون رد میشدیم من میترسیدم که بالاخره یه متلک بگن.اماکوچکترین متلکی نگفتن.

یه چیز دیگه هم این که من توی اینستاگرام وقتی صفحات کسایی رو میبینم که عکس خودشون رو باحجاب ناجور و کلی ارایش گذاشتن،من کامنتهایی که زیر عکسا هس رو میخونم و همیشه زیراینجورعکسها پسرا خیلی متلک گفتن و حرفای خیلی زشت زدن.اماتوی پیج افرادی که باحجابن کسی بهشون توهینی نمی کنه.


من واقعا اینو تجربه کردم که هروقت توی خیابون داریم رد میشیم اگر کسی که همراهمه حجابش کامل نیس همیشه متلک شنیده و نگاه بد بهش شده اما من که حجابم کامل بوده هیچکس کوچکترین توهینی بهم نکرده.

الان شاید یه عده بگن مهم اینه که دل پاک باشه

من بهشون میگم از کوزه همان برون تراود که در اوست.قرآن رو نگاه کنید همه جاش ایمان و عمل صالح رو باهم نوشته.ایمان تنها کافی نیست.

شایدهم بگیدخیلی از چادریها زیاد گناه میکنن.من بهتون میگم خب شما چادری بشید و گناه نکنید تا از اونا بهتر باشین و درنظر خدا عزیزتر.

دلایل چادری و باحجاب بودنتون رو زیر این پست بنویسید.ممنون.التماس دعا


《دست بشکنه نمازه نشکنه!》

میگه یه نفر بود تو جمعمون ، به نماز ایستادنش دیدنی بود!

اقای شعبان ناییجی

عراقیه اومد اول با اون نبشی اهنی که دستش بود ، چندبار کشید به نرده ها، که یعنی نمازتو تموم کن

گوش نمی کرد ، تو حال خودش بود

نمازش که تموم شد بهش گفت : 

نماز می خونی؟!

-منو میگی؟!

انقدر تو حال خودش بود 

کشوندن بردنش دم در اهنی اردوگاه دو تا دستاشو بستن

تا می خورد زدنش

دو تا مچ هاشو زدن شکوندن

سر شب ولش کردن رفت

تا صبح  با دست شکسته بسته شده نماز می خوند

اومدن یه بار دیگه دستاشو باز کردن با سیم تلفن محکم بستن

دوباره رفتن وایساد سر نماز 

عراقیه دیگه حسابی حالش گرفته شده بود

دوباره اومدن گرفتن بستنش به پنجره ، زدن دستاشو داغون کردن

بعدم بردنش دم چاه فاضلاب 

دست شکسته انداختنش تو فاضلاب

بعد اوردن انداختنش تو اردوگاه

دسته بشکنه نمازه نشکنه

دسته بشکنه عهده نشکنه